116.تمومه
میم
امروز نزدیک بود خفه ام کنی
خون دماغم رو همه بدنم ریخت
من الان خونه مامان بزرگم
از ترس سرزنش های مامان و بابا،پناه آوردم اینجا
فردا میرم پیش وکیل
نمیدونم پیش کی برم،سرچ کردم چند نفر رو پیدا کردم،همون فردا یکی رو انتخاب میکنم
نمیدونم حق طلاقم به دردم بخوره یا نه
همه تنم درد میکنه
مغز و روحم بیشتر
گمونم تمومه
+ نوشته شده در شنبه ۲۹ دی ۱۴۰۳ ساعت 0:22
توسط همان بلابلا
|