وسط ولاگ میا تصمیم گرفتم بیام و بنویسم

هرچند خیلی حال ندارم

کلی کار ریخته رو سرم

و کلی کار هم انجام دادم

الان اولویت شستن ظرف ها،جابجایی ظرف های تمیز و اپیلاسسون هست

چون عصر یه حمام مفصل رفتم

هرچند که دو روزه حالت تهوع آزارم میده

تو این مدت چند بار پا درد سراغم اومده

و همش هم سینه هام درد دارن

بهرحال سعی میکنم همچنان چیز میز بخورم

کتاب بخونم

و مفید بگذرونم روزهام رو

و دوست ندارم با آدم ها تعامل داشته باشم

چون پریشب که خونه مامان میم بودیم،باباش طبق معمول چرت و پرت تفت داد

و من هم ناراحت شدم

و قطعا خیلی خوشحالم که روز بعدش میم این رو با مادرش مطرح کرد

چون خودم میخواستم با پدر شوهرم حرف بزنم

اما خب میم،بدون اطلاع و اصرار من،این کار رو انجام داد و کلی خوشحال شدم

دیروز هم که با دو تا دوستام(تنها دوستام) بیرون بودم

خیلی بد فازی کردم

کلا آزارم میده این دوران

و دوست دارم تو خونه باشم و به کارهام برسم

و در کنارش با میم هم باشم

کاش انقدر نسبت به مسواک گارد نداشتم

چه مرگمه واقعاً