خب،تا حالا اگه فقط یه چیز،فقططط یه چیز درباره خودم دستگیرم شده باشه،اینه که بشدت میجنگم با نظم و تداوم

بابا بسه دیگه

البته شرایط حال حاضر قطعا بی تاثیر نیست در انتخاب عنوان و نکوهش خودم

ولی خب لازمه بنظرم

هر بامبولی در میارم برای ننوشتن صفحات صبحگاهیم

برای شروع

اینجا بودم که میم اومد سراغم

واقعاً واقعاً از غرغر های میم میترسم

خیلی حس بدیه

خیلی ایرادگیر و غرغروه

فکرشو بکن،نیم ساعت دیگه باید آماده باشیم،میگه از لج تو دوش نمیگیرم

فاکینگ یک هفته اس که یه حموم نمیره

انگار به من لطف میکنه!

بی مسئولیت و بی خاصیت

اعصابمو بهم ریخت

خیلی ناراحت و عصبانی ام واقعاً...

کلا هم رشته افکارم پاره شد،نمیدونم میخواستم چی بنویسم