کلافگی و حالت تهوع و روده های اذیت کن و کم آبی،پدرم رو در آوردن

من چه کنم با این وزن اضافه و حال خراب؟؟

تموم فکرم درگیر اینه که به جای اجاره نشینی،بریم تو ساختمان مامان بزرگ یا نه

کرایه و احیانا ودیعه اش که کمه

اما خب آزار های مامان بزرگم قابل پیش بینیه

می ارزه؟

نمیدونم

توان و جون دارم که مبارزه کنم؟

نمیدونم

قراره خونه رو بفروشیم و وارد یه کاری بشیم

استرس همچین ریسکی،کل ذهنم رو درگیر کرده

واقعاً دلم برای روزهای قبل بارداری تنگ شده

و خسته شدم از این قوی بودن