183.جمعه ی تراز
هرچقدر هم که وجهه خوبی نداشته باشه ،به ذهنم رسید که پیشنهاد جوجه در هوای آزاد رو بدم
من که حسابی دارم به خونه میرسم ،بزار حداقل خستگی پذیرایی به تنم نمونه
با یکم مقدمه چینی و توضیح،پشنهادم رو مطرح کردم و میم هم قبول کرد و من خوشحال شدم
از شدت خوشحالی،گفتم شام برات قرمه سبزی میپزم که دیشب هوس کردی
و میم گفت آره چه خوب،به پدر و مادرم هم بگیم بیان
مییییییم
مگه میشههههه
خودم خنده ام گرفته
با هزار بدبختی و وعده دعوت در طی هفته پیش رو،مهمونی امشب رو هم کنسل کردم
از وقتی بیدار شدم،یا حالت تهوع داشتم ،یا مشغول آشپزی و تمیزکاری
تمیزکاری در حد جرمگیری ماشین ظرفشویی و لباسشویی
و میم هم مشغول بازی و فیلم و...
یعنی یه جمعه ی ایده آل رو میگذرونه که چند دقیقه یه بار،میزنه تو برجکم با ایده هاش
+ نوشته شده در جمعه ۲ خرداد ۱۴۰۴ ساعت 14:28
توسط همان بلابلا
|