لعنت به خوابی که چند ساعت گذشته داشتم

صدبار از خواب پریدم و هربار ،دوباره ادامه داشت کابوس افتضاحم

قضیه از یه سری برگه امتحانی شروع شد که برای قایم کردن نمرات گندم ،قایم شون میکردم

و به تعرض و تجاوز معلمم ختم شد

و طبق معمول خانواده ای که همه چیز رو از چشم من می‌دیدن

و شانه خالی کردن از هر مسئولیتی،حتی آروم کردن من یا پیگیری کردن مسئله

لعنت به دوران تحصیلم

لعنت به هرچی مدرسه خاص

لعنت به روزهایی که حروم شدن با استرس