276.میمیرم ؟
یکی از کارهای مورد علاقه ام، اینه که وقتی با وبلاگی آشنا میشم و باهاش حال میکنم،برم از اولین پست، به ترتیب بخونم
امشب هم این کار رو کردم
و باید اعتراف کنم گریه ام گرفته
از تصور اینکه یه روزی میم بهم بگه برو، و من بخاطر بچه ام، نتونم
از اینکه میم عزیزم که پاک ترینه، یه روز بهم خیانت کنه و مجبور باشم بمونم
من وحشت دارم از این تحقیر شدن ها
از اینکه شرایط مجبورم کنه با کسی باشم که کتکم بزنه، بی محبت باشه و بی وفا
اگر میم یه روزی مثل پدرش، چندین بار خیانت کنه چی؟
اگر مثل دیشب که رو بازوش خواب بودم، بوسم نکنه چی؟
اگر ...
بدترین تصمیم بود خوندن این وبلاگ تو این روزهای کوفتیم
اما خب میخوام بقیه اش رو هم بخونم
کاش مغزم انقدر هر شرایطی که میدیدم رو برای خودم به تصویر نمیکشید
+ نوشته شده در شنبه ۱ شهریور ۱۴۰۴ ساعت 3:24
توسط همان بلابلا
|