292.خرید با والدین
از خرید کردن با پدر و مادرم، متنفرم
یه جوری فروشنده با زبون چربش جنسش رو تو پاچه میکنه، که میخوام سکته کنم
مخصوصاً اینکه ترجیح شون اینه بریم پیش آشنا
که نه دیگه فرصت اعتراضی باشه ، و نه حتی راهی برای تخفیف گرفتن
قسم میخورم سر درد گرفتم امروز از دست شون
آخرش هم ه دو ناراضی و آگاه به اینکه تو پاچه شون رفته، هی به هم میپرن
هرکاری کردم در آخر رفتن پیش یه آشنا ( بله، دایی همکار بابام، آشنا حساب میشه) و با کلی رودربایستی ،ازش تشک و روتختی خریدن
به قیمتی که سرم سوت میکشه
و گند زدن به اعصاب خودشون و من
بهرحال من که چیزی نمیگم و میریزم تو خودم، اما خودشون انقدرررر اعصاب شون خط خطی میشه که مطمئنم تا یه هفته قهرن
خب نکنید
چه روند زهرماریه که هربار تکرار میکنید
پ.ن: چند تایی کامنت گرفتم مبنی بر شباهتم به والدینم
بله، مثل هرکس دیگه ای،در نهایت چیزی نیستم جز تلفیقی از پدر و مادرم
و به قول یکی از دوستان، شاید همینه که انقدر آزارم میده