از خرید کردن با پدر و مادرم، متنفرم

یه جوری فروشنده با زبون چربش جنسش رو تو پاچه میکنه، که میخوام سکته کنم

مخصوصاً اینکه ترجیح شون اینه بریم پیش آشنا

که نه دیگه فرصت اعتراضی باشه ، و نه حتی راهی برای تخفیف گرفتن

قسم میخورم سر درد گرفتم امروز از دست شون

آخرش هم ه دو ناراضی و آگاه به اینکه تو پاچه شون رفته، هی به هم میپرن

هرکاری کردم در آخر رفتن پیش یه آشنا ( بله، دایی همکار بابام، آشنا حساب میشه) و با کلی رودربایستی ،ازش تشک و روتختی خریدن

به قیمتی که سرم سوت میکشه

و گند زدن به اعصاب خودشون و من

بهرحال من که چیزی نمیگم و میریزم تو خودم، اما خودشون انقدرررر اعصاب شون خط خطی میشه که مطمئنم تا یه هفته قهرن

خب نکنید

چه روند زهرماریه که هربار تکرار میکنید

پ.ن: چند تایی کامنت گرفتم مبنی بر شباهتم به والدینم

بله، مثل هرکس دیگه ای،در نهایت چیزی نیستم جز تلفیقی از پدر و مادرم

و به قول یکی از دوستان، شاید همینه که انقدر آزارم میده