56.احساس تنهایی
دیشب با میم که بیرون بودیم،راجع به تنهایی مون حرف زدیم
اینکه هیچ زوج و خونواده ای نیستن که باهاشون معاشرت کنیم
همه کسایی که بیرون بودن،چند نفری جمع شده بودن
فقط من و میم دوتایی بودیم
هر خاطره و حرفی هم که میزدیم،میدیدیم دفعه هزارمه
بقیه چطوری دوست پیدا میکنن؟؟
من حتی امروز مجبور شدم دوباره دوستای قدیمی رو فالو کنم
من و میم هیچکدوم هیچ دوستی نداریم
حتی مدیا رو آنبلاک کردمو ریکویست دادم
آدم جدید پیدا کردن که غیر ممکن شده
لا اقل با قبلی ها ارتباط بگیرم
هرچند بنظرم وقتی یه زمانی ،تصمیم گرفتیم تمومش کنیم،استارت دوباره بی فایده است
ولی خب جو گیر شدم و همه دوستای خودم و میم رو فالو کردم
ببینیم چی میشه
+ نوشته شده در پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ ساعت 14:36
توسط همان بلابلا
|