دیروز که حسابی به خونه رسیدیم با مامان

امروز ولی بعد از تعویض پلاک،با مامان اومدیم خونه خاله

درباره اخلاق های میم حرف میزنیم

مغزشون سوت می‌کشه از کارهای میم

خودم هم تو فکرم

اذیت میشم

خیلی زیاد

کاش لااقل میتونستم با مشاورم حرف بزنم

واقعا تو حقم اجحاف میشه

چکارت کنم میم

حتی اگر خونه مجردی داشتم ،کار هام همین قدر بود

آشپزی و نظافت و....،کارهای اداری،همه کارهای ماشین،...

خسته ام