خونه خودمونم

حقیقتا پادرد امونم رو بریده

جسمی و روحی حسابی درگیرم کرده

فکر روماتیسم،دیوونه ام میکنه

با اینکه برگشتم،میخوام همچنان طبق توصیه تراپیستم،لیست مزایا و معایب ازدواج و طلاق رو بنویسمش

و حسابی فکر کنم

به خواهر میم هم یه پیام فرستادم که حقیقتا دلم خنک شد

بزار یکم حد و حدود دستشون بیاد

گفتم وقتی پدر و مادرتون حتی یه تماس نگرفتن،من از لحن پیامت ناراحت شدم

و اینکه دوست دارم وقتی مهمون میاد،خودم خونه باشم

عکس العمل خودش و مامانش و میم هم برام مهم نیست

حقشونه

یه پیج هم زدم که ستوری روزانه میزارم

خیلی تو انجام کاراهام،مخصوصا تمیزکاری خونه،تاثیر مثبت داره

البته که فعلا اینطوریه

درکل این روزها بیشتر از هر حس دیگه ای،احساس سردرگمی دارم

و بشدت درگیری ذهنی

ببینیم چی میشه...